تصنیف

چو ما در فقر مطلق پاکبازیم، بجز تصنیف نادانی ندانیم . . .

تصنیف

چو ما در فقر مطلق پاکبازیم، بجز تصنیف نادانی ندانیم . . .

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دروغ» ثبت شده است

یکی از درد های تاریخی ما انسان ها این است، که انگار خودمان دوست داریم که دروغ بشنویم، انگار خودمان دوست داریم که فریبمان بدهند. اصلا انگار از شنیدن دروغ بیش از شنیدن حقیقت لذت می بریم. 

و دردناک تر از آن این است که گاهی فریب را نه تنها می پذیریم، که آن را می پرستیم.

و دردناک تر از آن این است که برای پذیرفتن حقیقت، هزار برهان و دلیل می طلبیم، و در نهایت طریق شک را اختیار می کنیم.

فریب را آسان می پذیریم، چون می خواهیم، و حقیقت را سخت می پذیریم، باز هم چون اینطور می خواهیم.

آن جا که باید پای منطق را به میان بکشیم و فریب و دروغ را روشن کنیم، منطقی نیست، و آن جا که باید حق را بپذیریم، می گوییم که حق، منطقی نیست.

هزار هزار داستان را به هم می بافیم تا حقیقت را بپوشانیم.

 کافی است تا گوساله ای، از خود صدایی در بیاورد، تا پیش پای این فریب سجده کنیم و آن را بپرستیم، اما برای پذیرفتن حقیقت، برای پذیرفتن خدای موسی (ع)، حتی اگر پیش چشمهایمان دریا بشکافد، و فرعون و لشکرش را در خود ببلعد، حتی اگر پیش چشمهایمان عصای موسی مار شود، و دست او بدرخشد، و حتی اگر از آسمان برایمان غذا نازل شود، باز هم تردید خواهیم داشت، و خواهیم گفت که تا خدای تو را نبینیم، او را نمی پذیریم و نمی پرستیم.

  • معین فاطمی